این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی از اوست

ساخت وبلاگ
بعضی وقت ها یه شعر یا یک  بیت یا حتی یک مصرع از زمین و زمان جدات می کنه و حال و هوای خاصی بهت می ده! مثل این چند بیت سایه با دکلمه پر احساس و زیبای سعید پورمحمودی.

 

این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی ازوست

گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست

رنج دیرینه ی انسان به مداوا نرسید

علّت آن است که بیمار و طبیب انسان نیست

.

” سایه ” صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز

ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست

 

پ ن : خوابگاه و غربت و شعر و عشق و درس ...

 

التماس دعا

کفشهایم کو؟...
ما را در سایت کفشهایم کو؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : heyranii بازدید : 206 تاريخ : شنبه 17 شهريور 1397 ساعت: 20:26