خدایا یادگار عاشقامون ...

ساخت وبلاگ
تو سالن آمفی تئاتر دانشگاه، وقتی داشتم فیلم « به وقت شام » رو می دیدم، از استرس تمام ناخنای دست چپم رو جویدم! آنقدر استرس بهم وارد شد که سردرد گرفتم!

 ... حتی اگه فداکاری های شهدای مدافع حرم رو درک کنیم، درک اینکه چه بر پدر و مادراشون گذشته خیلی سخته ...

 

پ ن:

شهیدا خونشون نذر سحر بود

مث گل عمر اونا مختصر بود

خدایا یادگار عاشقامون:

سفر بود و سفر بود و سفر بود 

( میلاد عرفان پور )

التماس دعا

 

 

کفشهایم کو؟...
ما را در سایت کفشهایم کو؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : heyranii بازدید : 196 تاريخ : شنبه 17 شهريور 1397 ساعت: 20:26