بیع و شرای چهارسوی عشق، دیگر استخود را فروختم که خریدارت آمدماینجا بیدل میگوید قواعد خرید و فروش در بازار عشق با دیگر بازارها متفاوت است. اینجا باید خودت را بفروشی. اصلا همهی قواعدش متفاوت است.شاید خاصیت عشق همین است. روالها را بر هم میزند. قیصر امینپور نیز به این بر هم زدن «روال» در عالم عشق اشاره میکند:این همه گفتند ببین و بیاعشق چه میگفت؟ بیا و ببیناین برهم زدن روال عادی در یکی از نابترین بیتهای حافظ نیز خود را نشان میدهد:از خلافآمد عادت بطلب کام که منکسب جمعیت از آن زلف پریشان کردمو دوباره بیدل، همین عشقِ بر همزنندهی روال عادی را، بیدار کنندهی آدمی میداند:دل به ذوق وعدهٔ فرداست مغرورِ املعشق گوید: چشم وا کن، فرصت آنمقدار نیست بخوانید, ...ادامه مطلب
دیروز صبح، جلد اول غزلیات بیدل کنار دستم بود. فاتحهای دادم و صفحهای باز کردم. این غزل آمد:برق آفت لمعه در بیخبطی اسرار داشتنعرهی منصور تا گردن فرازد، دار داشتنغمهی تار نفس بیمژدهی وصلی نبودنبض دل تا میتپید آواز پای یار داشتحق با بیدل است. خودش چه زیبا گفته بود:بیدل! تجددیست لباس خیال منگر صد هزار سال برآید کهن نیام بخوانید, ...ادامه مطلب