چه شب‌هایی ...

ساخت وبلاگ


چه شب‌هایی که زیر ستاره‌باران «چمِ تنگ» آسمان را نظاره‌گر بودیم؛ هر ستاره‌ای را با اسمی صدا می‌زدیم. می‌گفتیم، رؤیای جاودانه‌ی ما را هیچ چیز نمی‌تواند ببرد؛ حتی «دشنام باد*»های وحشیِ مردادماه دشتستان!
دیدی که بادهای هرزه چه دل‌هایی را بی‌تاب کرد و لرزاند؟ ما اما خودمان را سپر رؤیامان کردیم. همیشه می‌گفتیم مگر نه «آرمان‌خواهی انسان مستلزم صبر بر رنج‌هاست؟»**.
یادت که می‌آید با همین حافظ‌خوانی گاه و بی‌گاه چه‌قدر همه‌ی پایان‌ها را خوش می‌دیدیم؟

آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل
همه در سایه‌ی گیسوی نگار آخر شد

حالا از «سه قدم بالای آسمان» نیز فراتر رفته‌ایم و شادی‌کنان فریاد می‌زنیم:
«دیدی گذشت آن‌همه آشفتگی؟»...

پ ن:

* این ترکیب از منوچهر آتشی‌ست.

** این جمله از سید مرتضی آوینی‌ست.

- «سه قدم بالای آسمان» نام یک فیلم است.

- «دیدی گذشت آن همه آشفتگی پری؟»؛ مصرعی‌ست از سیده تکتم حسینی.

کفشهایم کو؟...
ما را در سایت کفشهایم کو؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : heyranii بازدید : 71 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 17:17